منجی‌سازی از «جو بایدن»؛ راهبرد مشترک دولت و غربگرایان-راهبرد معاصر
ابلاغ قانون افزایش سهمیه دولت در صندوق بین‌المللی پول توسط قالیباف دعوت از شهید رئیسی به مراسم معارفه استاندار جدید دولت پزشکیان | جای خالی رئیس جمهور شهید در ردیف اول + عکس حقوق تا ۲۴ میلیون تومان از مالیات معاف شد عارف: یک روز تأخیر در نجات دریاچه ارومیه ظلم آشکار است پزشکیان: باید با مردم درخصوص اصلاحات اقتصادی ضروری صحبت کنیم انتصاب جدید در نهاد ریاست جمهوری | علیرضا شریفی کیست؟ پزشکیان: از هرکس که مشکلی از مردم و نظام را حل کند استقبال می‌کنیم رزمایش مشترک زمینی ایران و جمهوری آذربایجان آغاز شد کارگروه ویژه برای بررسی اصلاح قانون انتصاب در مشاغل حساس تشکیل می‌شود صبح دوشنبه؛ پخش زنده سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار بسیجیان لاریجانی: ایران در حال آماده‌سازی پاسخ به اسرائیل است مصوبه کمیسیون تلفیق برای تسهیلات ازدواج و فرزندآوری در سال آینده تصویب کلیات طرح نحوه برگزاری تجمعات در کمیسیون شورا‌ها استاندار مازندران تعیین شد نماینده مجلس: طرح انتقال پایتخت درحال حاضر یک موضوع گنگ و رویاپردازانه است
به بهانه بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار ویدئویی با هیات دولت؛

منجی‌سازی از «جو بایدن»؛ راهبرد مشترک دولت و غربگرایان

امیدواری به غرب و بردن جامعه به حالت تعلیق و انتظار برای رفع مشکلات ازطریق مذاکره یا گره زدن مسائل کشور به تغییرات سیاسی در آمریکا، موضوعاتی هستند که نه‌تنها شرایط حال جامعه را دگرگون می‌کند، حتی ممکن است انتخابات آتی را هم تحت‌تاثیر قرار دهد و یا بی‌اعتمادی را تشدید کند یا آنها را از انتخاب در فضایی آرام و منطقی بازدارد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۹ - 2020 August 25
کد خبر: ۵۶۱۸۵

منجی‌سازی از «جو بایدن»؛ راهبرد مشترک دولت و غربگرایان

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت هفته دولت در ارتباط تصویری با رییس‌جمهوری و اعضای دولت، سال آخر فعالیت دولت یازدهم را فرصتی خوب برای افزایش خدمات در حوزه‌های مختلف خواندند و تأکید کردند: «نباید برنامه‌ریزی اقتصادی برای کشور، معطل لغو تحریم‌ها یا نتیجه انتخابات فلان کشور شود. باید بنا را بر این گذاشت که تحریم‌ها به‌عنوان مثال تا 10سال دیگر ادامه دارد، بنابراین باید بر ظرفیت‌ها و امکانات داخلی تمرکز کرد، البته ممکن است آن‌ها تصمیمات خوب بگیرند که در آن صورت از آن استفاده می‌کنیم اما مسائل اقتصادی کشور نباید موکول به تحولات خارجی شوند».

 

تاکید رهبر معظم انقلاب از آن جهت قابل درک است که به‌گواه نه‌تنها کارشناسان که مردم عادی جامعه، بی‌عملی و کم‌تحرکی بارزترین ویژگی دولت حسن روحانی در این سال‌ها بوده و حالا یعنی در سال پایانی نگرانی عمده‌ای وجود دارد که این کم‌تحرکی به بی‌تحرکی تبدیل شده و اساسا بسیاری از فعالیت‌های دولت که امروز نه‌تنها برای ساختن کشور که باید در مواجهه با تحریم‌ها و فشارهای خارجی هم باشد، تعطیل شود. امروز در اثر بی‌تدبیری و کم‌تحرکی دولت، چالش‌های بزرگی در بازارهای اقتصادی وجود دارد و تورمی افسارگسیخته بر کشور سایه افکنده و این شرایط هر آن ممکن است با بی‌عملی و بی‌توجهی دولت یا سوءتدبیرهایی که در ماجرایی مثل مساله فروش اوراق سلف نفتی و تلاش برای کاهش مشکلات امروز کشور با آینده‌فروشی روی داد، تشدید هم بشود.

 

بی شک بی تحریکی مجموعه دولت در سال پایانی صرفا دربرگیرنده موضوعات و مسائل اقتصادی نیست، در هر سه دولت هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد چالش‌هایی متشکل از موضوعات اقتصادی و «سیاسی» به‌اضافه رها کردن دولت و فقدان انجام پروژه‌های بزرگ و جدی گریبانگیر دولت و طبعا کشور شده است. در شرایط کنونی نیز تکرار ایده برجام و طرح این صورت مساله که خروج کشور از مشکلات اقتصادی، راهی جز مذاکره با آمریکا و توافقی جدید ندارد، علاوه بر اینکه موجب کاهش تحرک دولت شده  به عنوان یک استراتژی رقابت سیاسی نیز قابل فهم است.

 

رویکرد مشترک جمهوریخواهان و دموکرات‌های آمریکا در موضوع «برجام»

به رغم تبلیغات داخل ایران صحبت‌های آقای بایدن نشان می‌دهد او به عنوان نامزدها دموکرات ها دقیقا همان راهبرد و سیاستی را در سر دارد که رقیب وی یعنی ترامپ به دنبال آن بود. هر دو به دنبال گسترش توافق هسته ای در مقیاس منطقه ای و موشکی و هر دو به دنبال فریزکردن ایران و مادام العمر کردن محدودیت‌ها هستند.

 

حزب دموکرات آمریکا که سیاست‌های خود را در قالب سندی ۸۰ صفحه‌ای منتشر کرد، در بخشی از این سند انتخاباتی آورده است: «ما معتقدیم برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) بهترین روش برای قطع تمامی مسیرهای حرکت ایران به سمت سلاح هسته‌ای، به نحو قابل راستی‌آزمایی است. خروج یکجانبه آمریکا از برجام ما را از متحدانمان جدا و راه را برای از سرگیری حرکت ایران به سمت قابلیت ساخت سلاح هسته‌ای باز کرد.  به همین دلیل است که بازگشت به پایبندی دوجانبه به این توافق تا این حد اضطراری است. توافق هسته‌ای همیشه قرار بوده آغاز دیپلماسی ما با ایران باشد نه پایان آن. دموکرات‌ها از تلاش‌های جامع دیپلماتیک برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران و پرداختن به سایر فعالیت‌های تهدیدکننده این کشور اعم از ستیزه‌جویی منطقه‌ای، موشک‌های بالیستیک و سرکوبگری‌ داخلی حمایت می‌کنند».

 

در این سند تاکید شده است که شرط بازگشت دموکرات ها به برجام، دائمی کردن محدودیت های هسته ای ایران و تعمیم برجام به حوزه توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران است. در این سند به مسئله لغو تحریم ها هیچ اشاره ای نشده است.

منجی‌سازی از بایدن؛ راهبرد مشترک دولت و غربگرایان

 

این یعنی دموکرات ها همانند جمهوری خواهان در پی آن هستند تا تمامی مولفه های قدرت ایران را از کار بیندازند. همان هدفی که اوباما و ترامپ دنبال کردند. جان کری- وزیر خارجه دولت اوباما- در روزهای آخر دولتش گفته بود که ما برنامه هسته ای ایران را از کار انداختیم و حالا نوبت دولت بعدی است تا همین رویکرد را در مورد توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران اجرا کند.

 

دموکرات ها و جمهوری خواهان در مسئله ایران هیچ اختلاف نظری با یکدیگر ندارند. این دو در موضوع ایران دارای هدفی مشترک و واحد بوده و فقط در مسیر رسیدن به این هدف با یکدیگر اختلاف نظر دارند. به همین خاطر بود که جان کری در تابستان 97 تاکید کرد که اگر ما(دموکرات ها) جای ترامپ بودیم هم از برجام خارج می شدیم، اما وی در این کار عجله کرد.

 

مشروط بودن حیات سیاسی اصلاح طلبان به مقوله مذاکره با آمریکا

بخشی از اصلاح‌طلبان نه فقط برای بهبود شرایط اقتصادی چشم انتظار کمک غرب هستند، بلکه منتظر هستند تا مردم امریکا به جو بایدن رأی بدهند و برای ما موفقیت خلق کنند. در همین راستا احمد نقیب‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان عنوان می‌کند: «اگر بایدن به ریاست‌جمهوری برسد و به برجام نیز بازگردد یک موفقیت بزرگ نصیب جمهوری اسلامی خواهد شد... اگر بایدن به عنوان رئیس‌جمهور بعدی امریکا انتخاب شود و ترامپ در انتخابات شکست بخورد شاید نیاز به نرمش نیز وجود نداشته باشد».

منجی‌سازی از بایدن؛ راهبرد مشترک دولت و غربگرایان

 

رسانه‌های اصلاح‌طلب نیز این روزها عملا تبدیل به ستاد انتخاباتی دموکرات‌ها در ایران شده‌اند و سعی می‌کنند اینطور نشان دهند که رای آوردن جو بایدن می‌تواند آغازی بر رویکرد پیشین دولت در انجام مذاکراتی با دولت آمریکا باشد. روزنامه سازندگی از جمله رسانه‌هایی است که به دفعات از جو بایدن حمایت کرده و حتی با هر بار حمایت یک فرد شاخص امریکایی از او هم تیتر اصلی در صفحه یک زده است. مثلاً تیتر «اتحاد سوسیالیست‌ها و لیبرال‌ها علیه ترامپ» با زیر تیتر «برنی سندرز هم از جو بایدن حمایت کرد» یا تیتر «اوبامای دوم» یا «توطئه در کاخ سفید» و ...

رویاپردازی‌هایی که بیش از هر چیز سعی دارد در صورت انتخاب بایدن به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، پروژه جدید اصلاح‌طلبان را بر مبنای لزوم تکرار دولتی همانند دولت روحانی در افکار عمومی مطرح کند و با کاسبی از نارضایتی‌های اقتصادی، امکان عبور از این موقعیت را به آغاز دور جدیدی از مذاکرات با دولت دموکرات پیوند بزند.

 

همچنین هفته گذشته سعید حجاریان در بخشی از یادداشت خود برای روزنامه شرق با عنوان «خشمگین از امپریالیسم‌؛ ترسان از انقلاب» با بیان مواضع چهارگانه میان «مذاکره»، «جنگ»، «داخل» و «خارج» و استنتاج این نکته که اصلاحات در نقطه بن‌بست خود قرار گرفته است، به بیان راهکارهایی در زمینه برون‌‌‌رفت از این بن‌بست اشاره کرده و نوشته بود: «بخشی در داخل معتقد است نباید از سطح اصلاحات نمایشی فراتر رفت. غافل از آنکه چنانکه گفته شد، زمان به ضرر کشور در حال سپری‌شدن است و چنانچه اصلاحات ساختاری کلید نخورد، شاید خیلی زود دیر شود! در این شرایط به‌گمان من باید به‌ طور عاجل در ۲ جبهه مذاکراتی صورت بگیرد.»

منجی‌سازی از بایدن؛ راهبرد مشترک دولت و غربگرایان

 

اظهارات حجاریان مبنی بر بایسته بودن اصلاحات و خروج از بن‌بست با «آغاز دور جدید مذاکرات» در حالی است که چهره‌های شناخته‌شده دیگری از جریان اصلاحات نیز در ماه‌های گذشته هرگونه حیات سیاسی این جریان را در گرو مذاکره با آمریکا و پذیرش عقب‌نشینی‌ها در مقابل ترامپ دانسته بودند.

 

خطی که پیش از این در جریان نامه ۷۷ فعال اصلاح‌طلب در میانه ناآرامی‌های آبان‌ماه سال گذشته برای نخستین بار مطرح شده بود و بر اساس آن به دنبال سوق دادن نارضایتی‌های اجتماعی و معیشتی به سمت پذیرش مجدد مذاکرات با آمریکا و امید بستن به بهره‌گیری حداقلی از امتیازات ترامپی است که خود به عنوان عاملی خودسر در خروج از برجام است که آمریکا در آن عضویت داشته است.

 

گویا اصلاح‌طلبان پس از به دست گرفتن قدرت در دهه۹۰ و در سایه شعارهای تبلیغاتی که حول مقوله سیاست خارجی می‌چرخیده است، برای قرار دادن خود در معرض آرا و اقبال عمومی هیچ برنامه و رویکرد دیگری نداشته‌اند و پیوند سیاسی آنها با مقوله مذاکره با آمریکا فراتر از یک پیوند استراتژیک یا مقطعی، تبدیل به یک پیوند هویتی شده است که بدون وجود آن قادر به اثبات موجودیت خود نیستند.

 

تا زمانی که جامعه نسبت به این مقوله حساس نشده و مطالبه آن [مذاکره با آمریکا] را طرح نکند، اصلاح‌طلبان در قالبی دیگر توانایی معرفی خود و اقناع جامعه برای اعتماد مجدد را ندارند، بر این مبنا تلاش دارند با تک‌عاملیتی کردن وضعیت موجود و ارائه مجدد راهکار مذاکراتی راه را برای ادامه حیات خود و جلوگیری از انزوای بیش از پیش سیاسی هموار کنند.

 

فارغ از نتیجه انتخابات آمریکا و رای آوردن بایدن یا ترامپ، اصلاح‌طلبان در ماه‌های آینده بیش از پیش مقوله مذاکره با دولت آمریکا را تکرار خواهند کرد. هویت سیاسی آنان ایجاب می‌کند در این برهه زمانی که شاهد سقوط یک به یک پایگاه‌های اجتماعی خود هستند، مذاکره با آمریکا و الزام آن را به عنوان دال مرکزی گفتمان خود به اشکال مختلف تکرار کنند.

 

امیدواری به غرب و بردن جامعه به حالت تعلیق و انتظار برای رفع مشکلات ازطریق مذاکره یا گره زدن مسائل کشور به تغییرات سیاسی در آمریکا موضوعاتی هستند که نه‌تنها شرایط حال جامعه را دگرگون می‌کند که حتی ممکن است انتخابات آتی را هم تحت‌تاثیر قرار دهد و یا بی‌اعتمادی را تشدید کند یا آنها را از انتخاب در فضایی آرام و منطقی بازدارد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار